برترین کانال روانشناسی

مشاوره در زمینه ازدواج طلاق بارداری تربیت فرزند ترک اعتیاد،زوج درمانی و...

برترین کانال روانشناسی

مشاوره در زمینه ازدواج طلاق بارداری تربیت فرزند ترک اعتیاد،زوج درمانی و...

این وبلاگ صرفا مطالب آن از روانشناسی همراز سلام برداشته شده است.
جهت استفاده بهتر به سایت همراز سلام مراجعه کنید
www.hamrazsalam.com

۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «نیازجنسی» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

زندگی زناشویی


یک رابطه در زندگی زناشویی  همیشه با لذت و آرامش پیش نمی رود.همراز سلام

یاد بگیریم دیگری را نه تنها در هنگام خوبی و مهربانی و آرامش او، بلکه به هنگام عصبی شدن،تندی و تنش هم دوست داشته باشیم.

هنر یار زندگی کنار آمدن با خوبی های معشوقش نیست ،هنر مدیریت کردن  است، گاهی وظیفه آرام کردن اوضاع است.

درک دلیل تنش و عصبی بودن طرف مقابل رابطه،یک توانایی است.ما به حرمت لحظات خوبی که داشته ایم و مهری که از او دریافت کرده ایم سعی می کنیم تلخی اش را نیز پذیرا باشیم.

البته که این سطح تحمل و مدیریت نسبی است و در نهایت یک رابطه در کلیت وجودی اش باید آرامش بخش، انسانی و دارای احترام و محبت کافی برای نگهداری دو طرف در طول زمان باشد.

شرط کنار آمدن با لحظات بد و سخت،زندگی داشتن لحظات خوب و متن زندگی مطلوب است، هیچ عقل سلیمی رابطه ای که هر لحظه در آن حرمت ها شکسته شود و پر از توهین و تهمت و تنش باشد را نمی پذیرد، ولی گاهی با عدم سازگاری و مدیریت نکردن لحظات سخت، با دست خویش زندگی را به سمت تلخی پیش می بریم و باید مشاور ازدواج گرفت

  • بهترین مطالب روانشناسی
  • ۰
  • ۰

روابط جنسی

چند سال پیش زوج جوانی که در آستانه طلاق بودند برای مشاوره به من مراجعه کردند. مشکل آنها مربوط به روابط جنسی شان بود

زن هیچ تمایلی برای عشق بازی با شوهرش نداشت و نمی توانست هر گونه نزدیکی فیزیکی را تحمل کند. به هر حال همسرش با این موضوع مشکلی نداشت. در حالی که زن با عصبانیت احساساتش را بیان می کرد, مرد, مات و مبهوت نشسته بود و حرف های همسرش را درک نمی کرد. پس از مدتی از مرد خواستم اتاق را ترک کند و از زن پرسیدم:"حالا رک و پوست کنده بگو مشکلت چیست؟" پاسخ داد:
دیگر دوست ندارم با او همبستر شوم هرگز احساسی را که دوست دارم داشته باشم, ندارم. اوضاع روز به روز بدتر می شود و دیگر نمی توانم تحمل کنم.

 پرسیدم:
در این مواقع از چه چیزی خوشت نمی آید؟
پاسخ داد:"گفتنش سخته, احساس خوبی ندارم." از او پرسیدم:"آخرین باری که همبستر شدید کی بود؟" "جمعه شب." "تعریف کن چه اتفاقی افتاد؟"
 "تازه دخترم را در تختش گذاشته بودم و مشغول مسواک زدن بودم که به طرفم آمد. با خود فکر کردم بهتر است اجازه دهم زودتر همه چیز تمام شود." "بسیار خوب, اگر بخواهی به این رابطه امتیازی بین یک تا ده بدهی, چه امتیازی می دهی؟" کمی فکر کرد و گفت:"فکر کنم, سه" سپس از همسرش خواستم که وارد اتاق شود.

از او پرسیدم:
شما از رابطه جنسی تان راضی هستید؟" با خنده گفت:"من کاملا راضی هستم

 فقط دوست دارم همسرم نیز راضی باشد." از او خواستم امتیازی به آخرین ارتباط جنسی شان بدهد. با قاطعیت پاسخ داد:"۹" از او خواستم که تجربه آن شب را شرح دهد.

همسرم مشغول مسواک زدن بود. او را دیدم تحریک شدم. او را بوسیدم و سپس... خیلی راضی بودم و امتیاز ۹ را به آن شب می دهم.
ناگهان فکری به ذهنم رسید
به او گفتم:"در عوض توضیح کارهایتان, بگو در آن شب چه افکار و احساساتی داشتی؟"
چند لحظه فکر کرد و گفت:
ایستاده بودم و او را نگاه می کردم. با خود فکر می کردم که او چه مادر مهربانی است. زیرا تازه دخترمان را در تختش خوابانیده بود. و چقدر برای مراقبت از ما تلاش می کند. سپس سراسر وجودم لبریز از عشق نسبت به او شد و به طرفش رفتم

متوجه شدم بوی خوبی میدهد
موهایش برق می زد
من همیشه عاشق موهایش بوده ام. با خود فکر کردم خیلی خوشبو و تمیز است و واقعا تحریک شدم."

وقتی به همسرش نگاه کردم در کمال تعجب دیدم چشمانش پر از اشک شده است.

ادامه داد:
بدن او را لمس کردم. پوست همسرم بسیار نرم و لطیف است. همیشه عاشق اندامش بوده ام. با هر نوازش احساس می کردم بیشتر دوستش دارم." در این هنگام همسرش دستمالی از کیفش بیرون آورد و اشک هایش را خشک کرد. "با خود فکر کردم او چقدر زیباست.

 هیچ کس از او زیباتر نیست. دوست داشتم به او نزدیکتر شوم." در حالی که زن جلوتر آمد تا بهتر صحبت های همسرش را بشنود, اشک از چشمانش جاری بود. "احساس کردم در جایی هستم که به آنجا تعلق دارم. هرگز نمی خواستم آن لحظه پایان یابد. احساس کردم چقدر این زن دوست دارم. او را میپرستم. چقدر خوشبختم که چنین زنی دارم."

 همسرش که دیگر نمی توانست احساس خود را پنهان کند, شوهرش را در آغوش گرفت و گفت:"این بار امتیاز ۱۰ را میدهم, امتیاز ۱۰"

این مرد به راستی عاشق همسرش بود اما هنگامی که با او عشق بازی می کرد, احساسات درونی اش را بیان نمی کرد. به همین دلیل همسرش به عشق و صمیمیت درونی او واقف نبود و فکر می کرد همسرش او را تنها برای رابطه ی جنسی دوست دارد و این موضوع او را سرد می کرد.

اما با شنیدن احساس درونی همسرش, قلبش متوجه او شد. چه عاملی موجب می شود که به هم آغوشی امتیاز ده بدهد؟
عشق, صمیمیت و ارتباط قلبی دو طرف

  • بهترین مطالب روانشناسی
  • ۰
  • ۰

عاشقی



ساعتم را
وقتِ بوسیدنِ تو
کوک کرده ام ؛

هر صبح💋💋

جهت شرمت در کلاس به همراز سلام به پیوندید

http://hamrazsalam.com/

  • بهترین مطالب روانشناسی
  • ۰
  • ۰

من بیست سالمه و تقریبا 6ماه پیش تو یه گروه مجازی با یه اقا پسری اشنا شدم اول ایشون مستقیم بمن پیشنهاد دوستی دادن و منم قبول نکردم چون تا قبل از ایشون با هیچ پسری در ارتباط نبودم کلا از پسرا خوشم نمیومد چون تو مدرسه و بین دوستام این رابطه ها رو دیده بودم ک جز گریه و ناراحتی چیزی نداشت 
من تو گروه این اقا پسر بودم و باهم در حد چت کردن ارتباط داشتیم تا اینکه فهمیدم بهش وابسته شدم و وقتی اون ابراز علاقه کرد منم بهش گفتم ک دوستش دارم و رابطه الانمون هم در حد پیام و تلفنه ک چون اهل مشهدن من یبار تو حرم امام رضا ایشون رو دیدم اولا بهش گیر میدادم ک تو جز من با کس دیگ ای هم در ارتباطی مطمئنا چون تو گروه های مختلف بود بعد گروهی ک خودش داشت منظورم گروه مختلط دختر و پسر ،پاکش کرد و دیلیت اکانت کرد که من شکام برطرف بشه بهم گفت ک من میخوام باهات ازدواج کنم تا یه هفته پیش رابطمون خوب بود و من بهش شک نداشتم ولی الان یه هفتس دوباره شک میکنم و فکرای منفی خیلی میکنم و از یه طرف هم خیلی دوستش دارم و پریشب دعوامون شد ک اخرین پیامش این بود ک من خیلی دوستت دارم و عاشقتم ولی اگ بدونم با بودنم عذابت میدم از زندگیت محو میشم بعد این پیام دیگ چیزی نگفت نه پیام داد و نه زنگ زد منم از دیروز تا امروز صبح حالم خیلی بد بود نمیخوام از دستش بدم چون دوستش دارم خانوادم هم از دیروز بخاطر حالم و رفتارم همش میپرسن چیزی شده اتفاقی افتاده ینی ب رفتارام شک کردن ک با یکی در ارتباطم تا اینکه امروز صبح من بهش پیام دادم و اونم جوابمو داد ...نمیدونم باید چیکار کنم از یه طرف همش بهش شک دارم از یه طرف هم خیلی دوستش دارم
لطفا راهنماییم کنید
متشکرم 🙏🙏🙏



پاسخ:سرکار خانم بازویی عزیز
👇🏼👇🏼👇🏼👇🏼👇🏼

سلام عزیزم🌺
شک شما به ایشون بدون اینکه شواهدی وجود داشته باشه قطعا باید درمان شود,در جلسات مشاوره و رواندرمانی ریشه این شک و نگرانی ها بررسی میشود تا زمانی که دست از این شک ها بردارید و به آرامش برسین و آرامش فرد مقابل هم از بین نبرین,این شک و بدبینی ها نه تنها در ارتباط با ایشون بلکه در ارتباط با هر فرد دیگری هم خودشون رو نشون میدن و چه بسا مانع از ارتباط و ازدواج موفق شما در آینده بشن پس پیشنهادم اینه اگر همانطور که گفتین به این آقا علاقه مند هستین و قصد دارین ازدواج کنین حتما قبلش به کمک یک مشاور روی این شک ها و دودلی ها کار کنید تا از بین برن و بعد تصمیم بگیرین.
در پناه خدا باشید

جهت ارسال سوال خود به قسمت پرسش و پاسخ همراز سلام مراجعه کنید

www.hamrazsalam.com

  • بهترین مطالب روانشناسی
  • ۰
  • ۰


❣️ بیشترین شکایت مردان از خانمها

🌹 غر زدن زیاد
🌹 سکوت سرسام آور
🌹 مطرح کردن چندباره‌ی موضوعات گذشته است.همراز سلام

  • بهترین مطالب روانشناسی